|
- جزئیات
- ...يا معاشر الأنصار )ألا اسمعوا ومن حضر ، ألا إنّ باب فاطمة بابي ، وبيتها بيتي ، فمن هتكه فقد هتك حجاب الله. قال عيسى بن المستفاد : فبكى أبو الحسن عليهالسلام طويلا ، وقطع عنه بقيّة الحديث ، وأكثر البكاء ، وقال : هتك والله حجاب الله ، هتك والله حجاب الله ، هتك والله حجاب الله ، وحجاب الله حجاب فاطمة ، يا أمّه يا أمّه صلوات الله عليها. -------------------- طرف من الأنباء والمناقب[ السيّد بن طاووس ]الناشر: انتشارات تاسوعاء ، جلد : 1 صفحه : 146
|
|
|
- جزئیات
- طبری می گوید: «و کانت فدک خالصة لرسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) لانهم لم یجلبوا علیها بخیل و لا رکاب; (8) فدک ملک خالص پیامبر خدا بود . زیرا مسلمانان آن را با سواره نظام و پیاده نظام نگشودند .» پس از آنکه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ خیبر، منطقه خیبر و قلعههای آن را فتح کرد، یهودیانِ ساکن در قلعهها و مزارع فدک، نمایندگانی نزد پیامبراکرم فرستادند و به مصالحه راضی شدند. قرار شد نیمی از زمینها برای آنان باشد. ازاینرو فدک بدون جنگ و لشکرکشی به دست مسلمانان افتاد.[1] بنابر آیه فیء،(آیه 6 سوره حشر)اموالی که بدون جنگ به دست آید، فَیء نامیده میشوند و پیامبرخدا اختیار دارد آنها را به کسانی که خود صلاح میداند، بسپارد.[۲] بنابر نقل منابع شیعه[3] و اهلسنت[4] با نزول آیه ۲۶ سوره اسراء مبنی بر دادن حق خویشان (وَآتِ ذَا الْقُرْبَیٰ حَقَّهُ - ۲۶ سوره اسراء)،پیامبر اکرم فدک را به فاطمه(سلام الله علیها) بخشید. در تفسیر برهان از ابن بابویه و ایشان بعد از پنج واسطه از امام على بن موسى الرضا علیهالسلام نقل نماید که هنگامى که این آیه نازل شد، پیامبر فرمود: دخترم فاطمه را نزد من بیاورید. حضرت فاطمه علیهاالسلام نزد پدر آمد، پیامبر فرمود: خداوند به من امر فرموده که فدک را به تو ببخشم و آن را مخصوص تو گردانم و نیز در تفسیر عیاشى از ابان بن تغلب نقل شده که گوید: به امام صادق علیهالسلام عرض کردم آیا بعد از نزول این آیه رسول خدا صلی الله علیه و آله فدک را به فاطمه بخشید؟ فرمود: پیامبر نبخشید بلکه خداوند فدک را به فاطمه اعطاء نمود. طبرانى و دیگران از علماء عامه از ابوسعید الخدرى و نیز ابن مردویه یکى دیگر از علماء عامه در تفسیر خود از ابن عباس روایت کنند که وقتى که این آیة نازل گردید، رسول خدا صلی الله علیه و آله دختر خود فاطمه را خواند و فدک را به وى بخشید، ابن کثیر گوید: مشکل است که این حدیث درست باشد زیرا آیات این سوره مکیه است و قضیه اعطاء فدک اگر درست باشد در مدینه رخ داده است، در جواب ابن کثیر باید گفت که درست است که سوره اسراء مکیه است ولى تمام آیات آن مکیه نیست بلکه بنا به قول حسن بصرى که از بزرگان علماء عامه است. پنج آیه از این سوره که از زمره آن همین آیه است، مدنیه بوده و در مدینه نازل شده است. بنابراین نزول آیه در مدینه درست بوده و روى همین زمینه رویه ابوبکر بن ابىقحافه درباره گرفتن فدک از فاطمه نادرست بوده است زیرا چنان که میدانیم. رسول خدا صلی الله علیه و آله در زمان حیات خود آن را به دخترش بخشیده بنابراین بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله عنوان ارث را نداشته است اگر چه تمسک ابوبکر به حدیث و خبرى که خود از پیامبر درباره ارث نقل نموده بود از طرف فاطمه با دلیل آیه قرآن رد شده بوده است.[5] ------------ 1) تاریخ الطبری، ج 2، ص 302/ مقریزى، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۲۵. 2)فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۵۰۶/ المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۲۰۳. 3) تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۲۸۷/ تفسیر فرات، ۱۴۱۰ق، ص۲۳۹، ح۳۲۲/ تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۸/ مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۷۸. 4) الدر المنثور، دار المعرفة، ج۵، ص۲۷۳/ کنز العمال، ۱۴۰۱ق، ج۳، ص۷۶۷/ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۶، ص۲۱۶/ ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ص۱۳۸ و ۳۵۹. 5) نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 496.
|
- جزئیات
- قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو اَلْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ: حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ السقاني قَالَ: حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ عُمَرَ قَالَ: حَدَّثَنَا إِسْرَائِيلُ عَنْ مَيْسَرَةَ بْنِ حَبِيبٍ عَنِ اَلْمِنْهَالِ بْنِ عمر[عَمْرٍو] عَنْ عَائِشَةَ بِنْتِ طَلْحَةَ عَنْ عَائِشَةَ أَنَّهَا قَالَتْ: مَا رَأَيْتُ أَحَداً كَانَ أَشْبَهَ كَلاَماً وَ حَدِيثاً مِنْ فَاطِمَةَ بِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ كَانَتْ إِذَا دَخَلَتْ عَلَيْهِ رَحَّبَ بِهَا وَ قَامَ إِلَيْهَا فَأَخَذَ بِيَدِهَا وَ قَبَّلَ يَدَهَا وَ أَجْلَسَهَا فِي مَجْلِسِهِ وَ كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِذَا دَخَلَ عَلَيْهَا رَحَّبَتْ بِهِ وَ قَامَتْ إِلَيْهِ وَ أَخَذَتْ بِيَدِهِ فَقَبَّلَتْهَا فَدَخَلَتْ عَلَيْهِ فِي مَرَضِهِ اَلَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ فَرَحَّبَ بِهَا وَ قَبَّلَهَا وَ أَسَرَّ إِلَيْهَا فَبَكَتْ ثُمَّ أَسَرَّ إِلَيْهَا فَضَحِكَتْ فَقُلْتُ فِي نَفْسِي كُنْتُ أَحْسُبُ لِهَذِهِ اَلْمَرْأَةِ فَضْلاً فَإِذَا هِيَ مِنْهُنَّ بَيْنَا هِيَ تَبْكِي إِذْ هِيَ تَضْحَكُ فَسَأَلْتُهَا فَقَالَتْ إِنِّي إِذَا لَبَذِرَةٌ وَ لَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سَأَلْتُهَا فَقَالَتْ أَسَرَّ إِلَيَّ وَ أَخْبَرَنِي أَنَّهُ مَيِّتٌ فَبَكَيْتُ ثُمَّ أَسَرَّ إِلَيَّ وَ أَخْبَرَنِي أَنِّي أَوَّلُ أَهْلِهِ أَلْحَقُ بِهِ فَضَحِكْتُ .(1) أَخْبَرَنَا حَمَّوَيْهِ ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو اَلْحُسَيْنِ ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو خَلِيفَةَ ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو اَلْفَضْلِ اَلْعَبَّاسُ بْنُ اَلْفَرَجِ اَلرِّيَاشِيُّ ، قَالَ: حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ عُمَرَ ، عَنْ إِسْرَائِيلَ ، عَنْ مَيْسَرَةَ بْنِ حَبِيبٍ ، عَنِ اَلْمِنْهَالِ بْنِ عَمْرٍو ، عَنْ عَائِشَةَ بِنْتِ طَلْحَةَ ، عَنْ عَائِشَةَ ، قَالَتْ: مَا رَأَيْتُ مِنَ اَلنَّاسِ أَحَداً أَشْبَهَ كَلاَماً وَ حَدِيثاً بِرَسُولِ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) مِنْ فَاطِمَةَ . كَانَتْ إِذَا دَخَلَتْ عَلَيْهِ رَحَّبَ بِهَا، وَ قَبَّلَ يَدَيْهَا، وَ أَجْلَسَهَا فِي مَجْلِسِهِ، فَإِذَا دَخَلَ عَلَيْهَا قَامَتْ إِلَيْهِ فَرَحَّبَتْ بِهِ، وَ قَبَّلَتْ يَدَيْهِ، وَ دَخَلَتْ عَلَيْهِ فِي مَرَضِهِ فَسَارَّهَا فَبَكَتْ، ثُمَّ سَارَّهَا فَضَحِكَتْ، فَقُلْتُ: كُنْتُ أَرَى لِهَذِهِ فَضْلاً عَلَى اَلنِّسَاءِ، فَإِذَا هِيَ اِمْرَأَةٌ مِنَ اَلنِّسَاءِ، فَبَيْنَمَا هِيَ تَبْكِي إِذْ ضَحِكَتْ! فَسَأَلْتُهَا فَقَالَتْ: إِنِّي [إِذَنْ] لَبَذِرَةٌ ، فَلَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) ، سَأَلْتُهَا فَقَالَتْ: إِنَّهُ أَخْبَرَنِي أَنَّهُ يَمُوتُ فَبَكَيْتُ، ثُمَّ أَخْبَرَنِي أَنِّي أَوَّلُ أَهْلِهِ لُحُوقاً بِهِ فَضَحِكْتُ . (2) -------------- 1) بشارة المصطفی لشیعة المرتضی , جلد۱ , صفحه۲۵۳ 2) الأمالي (للطوسی) , جلد۱ , صفحه۴۰۰
|
- جزئیات
- سال 2017 دانشگاه کمبریج گنجینه ای ارزشمند از یهودیان قرائينی قاهره را رونمایی کرد ؛ در میان تمام این اسناد ارزشمند , نوشته ای قرون وسطایی حدود 18 صحفه وجود داشت ؛ و آن قدیمی ترین نسخه از خطبه ی حضرت زهرا سلام الله علیها , مشهور به فدکیه بود...
|
- جزئیات
- حضرت امام باقر عليه السلام در اين زمينه مى فرمايند:ان عليا حمل فاطمة على حمار، و ساربها ليلا الى بيوت الانصار يسألهم النصرة، و تسألهم فاطمة الانتصار له...(1) على عليه السلام فاطمه عليهاالسلام را شبانه در حالى كه وى را بر مركب سوار مى كرد، به در خانه هاى انصار مى آورد و علاوه بر خود على عليه السلام، فاطمه از آنان براى خلافت حضرتش استمداد مى كرد. مرحوم شُبّر با سند معتبر از طريق سليم بن قيس از حضرت سلمان و عموى پيامبر خدا (عباس) نقل نموده، كه حضرت على عليه السلام به همراه فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام به همه ى اصحاب بدر مراجعه نموده و از آنان براى گرفتن خلافت خويش استمداد نمود ولكن جز عده اى قليل اعلان آمادگى نكردند. حضرت به آن گروه افرادى كه جواب مثبت داده بودند فرمود: فردا صبح همگى به نشانه ى بيعت براى مرگ، سرهاى خويش را تراشيده و سلاح بر دست در فلان جا آماده شويد.در اين حديث آمده است كه جز سلمان، ابوذر، مقداد و زبير كس ديگرى به صحنه نيامد.(2) بنا به نقل علامه مجلسی؛ حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) درباره فدک از معاذ بن جبل مددخواهی کرد ولی وی از کمک کردن به دختر رسول خدا خودداری کرد.حضرت زهرا(سلام الله علیها) به معاذ بن جبل فرمود:ای معاذ بن جبل، من به عنوان کمک خواهی نزد تو آمدهام و تو با پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بیعت کردی که او و فرزندانش را یاری کنی و آن چه از خود و فرزندانت دفع میکنی از آنان نیز دفع کنی. اکنون ابوبکر فدک را غصب کرده و نماینده مرا از آن اخراج نموده است؛ معاذ گفت: دیگری هم با من هست؟ حضرت فرمودند: نه، هیچ کس به من پاسخ مثبت نداد. معاذ گفت: کمک من به کجا میرسد؟ حضرت زهرا(سلام الله علیها) از نزد معاذ بیرون آمد و فرمود: دیگر با تو سخن نمیگویم تا نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بروم. به خدا قسم کلمهای با تو حرف نمیزنم تا من و تو نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) جمع شویم.(3) --------- 1)ابن ابى الحديد، ج 6، ص 13./بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء ج28 ص 352 2)جلاءالعيون، ج 1، ص 191 3)مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۱۹۱
|
- جزئیات
- با اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فدک را به حضرت زهرا سلام الله علیها بخشیده بودند اما پس از فتنه ی سقیفه توسط خلفا فدک غصب شده ؛ علت اصلی غصب فدک توسط خلفا ؛ در آمد بالای این باغات بود. برای دیدن عکس در اندازه ی اصلی روی آن راست کلیک کرده و پنجره ی جدید باز کنید
|
- جزئیات
- اهل سنت چون مکتب حقی ندارند میگویند تاریخ را وا کاوی نکنید چون آبروی خودشان می رود ؛ حتی علمایی از آنها که مانند ابن ابی الحدید که تاریخ را واکاوی میکند و از استادش می پرسد و به این نتیجه می رسد که عمر در واقعه هجوم به بیت وحی حضرت زهرا سلام الله علیها را زده است و جنین ایشان سقط شده است؛ به خاطر تعصب های و ولیجه پرستی میگوید این کار گناه کبیره نیست و در مقابل خدمات عمر به اسلام(از نظر آنها) این اشتباه یک چیز کوچکی است. ----------- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج14، ص193 / شرح نهج البلاغه، ج2، ص21
|
- جزئیات
- بر گرفته از کتاب منتخب التواریخ تالیف میرزا هاشم خراسانی رحمه الله - تهیه و تولید مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام -
|
|
- جزئیات
- وقتی ابوحنیفه در مقام استهزاء به مومن طاق می گوید : خب اگر خلافت حق علی بن ابی طالب بود ، آنرا می گرفت مومن طاق جواب دندان شکنی به او می دهد و بنای خلافت را درهم می کوبد . (موشن گرافیک , با استفاده از هوش مصنوعی , ساخته شده در مؤسسه ی جهانی سبطین علیهما السلام)
|
- جزئیات
- بنابر نقل کتاب الامامة و السیاسة، منسوب به ابنقتیبه، ابوبکر در چهار نوبت عمر و قنفذ را به خانه فاطمه فرستاد تا علی(علیه السلام) و متحصنان در خانه او را برای بیعت فراخوانند.بر اساس این نقل، در نوبت اول، مردانی که در خانه بودند پس از تهدید عمر بیرون آمدند و بیعت کردند، غیر از حضرت علی(علیه السلام) که گفت سوگند خورده است تا زمانی که قرآن را جمعآوری نکرده از خانه خارج نشود. ابوبکر در نوبت دوم و سوم قنفذ را به خانه فاطمه فرستاد که او نیز پاسخ منفی شنید. در نوبت چهارم عمر با همراهی عدهای به خانه فاطمه علیها السلام رفت، علیه السلام را بیرون آورد و نزد ابوبکر برد.[1] در چند نوبت اول امام علیه السلام با آنها صحبت کرد و آنها را برگرداند ولی در بار آخر حضرت زهرا سلام الله علیها برای اتمام حجت آمدند تا شاید آنها حیا کرده و به احترام ایشان برگردند ؛ در نوبت چهارم که عمر برای بردن حضرت علی علیه السلام رفت، فاطمه(سلام الله علیها) فریاد زد: «ای پدر! ای رسول خدا! ما پس از تو از پسر خطاب و پسر ابوقحافه چهها کشیدیم!» عدهای از همراهان عمر با شنیدن این سخن متأثر شدند و برگشتند.[2] فدعا بالحطب وقال: والذی نفس عمر بیده. لتخرجن او لاحرقنها علی من فیها، فقیل له یا ابا حفص. ان فیها فاطمة؟ فقال وان...-عمر هیزم طلب کرد وگفت: قسم به خدایی که جان عمر در دست اوست یا از خانه خارج شوید و یا اینکه خانه را با تمامی ساکنین آن به آتش میکشم، به او گفتند: ای عمر، حضرت فاطمه (سلام الله علیها)در این خانه است؟! گفت: باشد حتی اگر فاطمه (علیه السلام)هم باشد[3]«فوثب علی (علیهالسّلام) فاخذ بتلابیبه ثم نتره فصرعه ووجا انفه ورقبته وهم بقتله، فذکر قول رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وما اوصاه به، فقال: (والذی کرم محمدا بالنبوة - یا بن صهاک - لولا کتاب من الله سبق وعهد عهده الی رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لعلمت انک لا تدخل بیتی). [4] «فارسل عمر یستغیث، فاقبل الناس حتی دخلوا الدار و ثار علی (علیهالسّلام) الی سیفه. فرجع قنفذ الی ابی بکر وهو یتخوف ان یخرج علی (علیهالسّلام) الیه بسیفه، لما قد عرف من باسه وشدته. فقال ابو بکر لقنفذ: (ارجع، فان خرج والا فاقتحم علیه بیته، فان امتنع فاضرم علیهم بیتهم النار). فانطلق قنفذ الملعون فاقتحم هو واصحابه بغیر اذن، وثار علی (علیهالسّلام) الی سیفه فسبقوه الیه وکاثروه وهم کثیرون، فتناول بعضهم سیوفهم فکاثروه وضبطوه فالقوا فی عنقه حبلا وحالت بینهم وبینه فاطمة (علیهاالسّلام) عند باب البیت، فضربها قنفذ الملعون بالسوط فماتت حین ماتت وان فی عضدها کمثل الدملج من ضربته، لعنه الله ولعن من بعث به.» [5] -------------- 1) الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۰-۳۱. 2) الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۰-۳۱؛ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۳۳، ص۳۶۰. 3) الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۹، باب کیف کانت بیعة علی بن ابی طالب(علیهما السلام) / اعلام النساء، ج۴، ص۱۱۴. 4 و 5)کتاب سلیم بن قیس هلالی ، اسرار آلمحمد، ص 150 و 151، باب قضایا السقیفة علی لسان سلمان الفارسی.
|
- جزئیات
- طبق روایت صحیح بخاری و صحیح مسلم، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بعد از شهادت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، نزد ابوبکر رفته و فدک را که ابوبکر از ایشان گرفته بود، مطالبه نمودند؛ اما ابوبکر از پس دادن فدک به ایشان خودداری کرد. و به ایشان اهانت شد ؛ از این رو بر ابوبکر غضب کردند. اما در منابعی همچون «انساب الاشراف» بلاذری (1)و «السقیفه» جوهری(2) نقل شده است که حضرت صدیقه طاهره صلوات الله و سلامه علیها به صراحت فرمودند: و الله لادعون الله علیک؛ به خدا سوگند من تو را نفرین میکنم. اما طبق روایت ابنقتیبه دینوری، (3)اعلام نفرین از سوی صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) در ماجرای عیادت ابوبکر و عمر صورت گرفت که آن دو با واسطه قرار دادن امیرمؤمنان (علیهالسّلام) به نزد حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) آمدند؛ اما حضرت روی خود را از آن دو برگردانید. پس از این که ابوبکر سخن گفت، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) با اقرار گرفتن از وی که روایت «رضا فاطمة من رضای و سخط فاطمة من سخطی فمن احب فاطمة ابنتی فقد احبنی و من ارضی فاطمة فقد ارضانی و من اسخط فاطمة فقد اسخطنی(1)» را از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیده، به آنها فرمود: خدا و فرشتگانش را شاهد میگیرم که شما مرا به خشم آوردهاید و من نزد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از شما شکایت میکنم و پس از آن اعلام فرمود: به خدا سوگند من تو را در هر نمازی که بجا میآورم نفرین میکنم. نفرین حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در سه روایت و با سندهای متعدد نقل شد، و از نظر علمای اهل سنت روایتی که با سه سند نقل شود مستفیض است و روایت مستفیض نیز حجت است. اولا: ابوبکر و عمر پس از غصب فدک، اقرار کردهاند که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را به خشم آوردند و از خود رنجاندهاند؛ از این رو نزد آن حضرت برای عذرخواهی آمدند: انطلق بنا الی فاطمة فانا قد اغضبناها.... ثانیا: حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نیز از آنان راضی نگردید و آنها را نبخشید، چرا که در جریان دیدار و ملاقات، حضرت روی خود را از آنها به سوی دیوار بر گردانید: حولت وجهها الی الحائط؛ و خشم حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) بر آن دو تا حدی بود که فرمودند: در هر نمازی که بجا میآورم شما را نفرین میکنم؛ ثالثا: طبق این روایات، اعلام نفرین از سوی آن حضرت دو مرتبه صورت گرفته است. طبق روایت ابنقتیبه پس از غصب فدک، آن دو به منزل امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) رفتند و حضرت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) این جمله را فرمودند (و الله لادعون الله علیک) و طبق روایات بلاذری و جوهری، وقتی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فدک را از آنان مطالبه نمودند و آنها از باز پس دادن حق ایشان امتناع کردند، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) این مطلب را بیان فرمودند. رابعا: طبق روایت جوهری، حضرت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها)، وصیت نمودند شبانه دفن شوند تا مبادا ابوبکر در تشییع جنازه ایشان حاضر شود و بر پیکر مبارک آن حضرت نماز بخواند. ---------- 1) انساب الاشراف، ج۱۰، ص۷۹، الناشر:دار الفکر – بیروت. ۱۴۱۷ ه . 2)السقیفة وفدک، ص۱۰۱. 3) الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۷، دار الکتب العلمیة - بیروت - ۱۴۱۸ه . 1)با عبارتهای متعدد و معنای واحد:صحیح البخاري: 5/ 274، و صحيح مسلم: 4/ 261، و مستدرك الحاكم: 3/ 154، و ذخائر العقبى: 39، و الصواعق المحرقة:105، و مسند أحمد: 4/ 328، و جامع الترمذي: 2/ 219، و ابن ماجة: 1/ 216.
|
|
|
- جزئیات
- در شب ازدواج نورین , پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: یا علی هذه فاطمة(سلام الله علییها) ودیعة الله و ودیعة رسوله عندک، فاحفظ الله واحفظنی فی ودیعتی(1) پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلم در آستانه شهادت, دست فاطمه سلام الله علیها را گرفت و در دست على عليه السّلام گذارد و فرمود: «يا ابا الحسن هذه وديعة اللّه و وديعة رسوله عندك فاحفظ اللّه و احفظني فيها و إنّك لفاعله؛ اى ابو الحسن اين وديعه خدا و وديعه رسولش محمد نزد توست؛ حق خداوند و حق مرا در مورد آن رعايت كن و مىدانم رعايت خواهى كرد(2) طبق وصیت بی بی دو عالم ایشان شبانه غسل و کفن و دفن شدند...اِنِّی اُوصیکَ اَنْ لایلِی غُسْلِی وَ کَفَنِی سِواکَ وَ اِذا اَنَا مِتُّ فَادْفِنِّی لَیلاً وَ لا تُؤذِّنَّنَ بِی اَحَداً، وَ لا تُؤذِنَنَّ بِی اَبَابَکْرِ وَ عُمَرَ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسولِ اللهِ(ص) اَنْ لا یصَلِّی عَلَی اَبُوبَکْرٍ وَ لا عُمَرُ(3) در هنگام دفن آن بانوی شهیده ؛ اول مظلوم عالم این چنین فرمودند: ..فَلَقَد استُرجِعَتِ الوَديعَةُ، وَ أُخِذَتِ الرَّهينَةُ..(4) همانا امانت (فاطمه عليها السّلام) پس گرفته(امانت را از من گرفتند...) -------------- 1)شجرۀ طوبی ۲۵۴./فیض العلام: ص 161 2)بحار الانوار، ج 22، ص 484 3)بحار الانوار ج 43 ص 192./ روضة الواعظین ذکر حدیثاً فی مرض فاطمه، ص 130. 4)نهج البلاغة: الخطبة 202
|
- جزئیات
- شهادت امام حسن عسکری (ع) 1401 هیئت ام ابیها قم منابع :مثالب النواصب ابن شهر آشوب ج 2 / الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء(سلام الله علیها) نویسنده : الأنصاري الزنجاني، إسماعيل جلد : 10 ص 161 و 104 و... برای دیدن تصویر در اندازه اصلی روی آن راست کلیک کرده و پنجره جدید باز کنید
|
- جزئیات
- برای دیدن تصاویر در اندازه ی اصلی روی آن راست کلیک کرده و پنجره ی جدید باز کنید
|