- جزئیات
- فضائلی که اهل بیت علیهم السلام دارند و قطعی هست و در کتابهای صحیح اهل سنت آمده است و بعضی ها در کتابهای دیگر اینها را انکار میکنند یا تحریف میکنند یکی از این موارد موردی است که ابن کثیر دمشقی سلفی شافعی فضائل حضرت زهرا و حضرت خدیجه سلام الله علیهما را تحریف کرده است/کتاب تفسیر طبری(جامع البیان عن تاویل آی القرآن)الجزء الخامس با تحقیق دکتر عبدالله عبدالمحسن الترکی که وهابی معروفی است در ذیل آیه ی 42 سوره ی آل عمران روایتی را نقل میکند با سند مفصل به نقل از ابوموسی اشعری و به نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حدیث پیامبر میفرمایند از مردها افراد زیادی کامل شدند اما از زنها چهار زن کامله شدند :حضرت مریم آسیه حضرت خدیجه و حضرت زهرا سلام الله علیهّن اجمعین این روایت سندش معتبر است , بخاری و مسلم و سایرین نقل کرده اند. امام ببینید علمای وهابی و شاگردان مکتب ابن تیمیّه با این حدیث صحیح چه کرده اند/تفسیر القرآن العظیم نویسنده : ابی الفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی الدمشقی /با تحقیق :سامی محمد بن سلامة چاپ دار الطیبه ریاض /در جلد دوم سوره ی آل عمران و نساء صحفه ی 41 همین روایت را نقل میکند از ابن جریر یعنی صاحب کتاب تفسیر طبری که در بالا گفتیم /سند کاملا همان سند است با همان کیفیت اما وقتی به شمارش و نام بردن زنهای کامله میرسد حضرت خدیجه و حضرت زهرا سلام الله علیهما را حذف میکند و آخر روایت را نمی آورد/این جز دشمنی با اهل بیت علیهم السلام است؟ با این روایت مشخص است حضرت خدیجه و حضرت زهرا سلام الله علیهما برتر هستند نسبت به آن اشخاصی که شما سنگشان را به سینه میزنید این روایت چون به ضرر شما هست شما تحریفش میکنید
|
- جزئیات
- یک روایت صحیح از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیاورید که ایشان دست بسته نماز خوانده اند/این هم حرف مالکی ها است و هم حرف ما. چنین روایتی وجود ندارد/ما قصد اهانت نداریم بلکه نقال هستیم و نقل میکنیم , مطلبی که بزرگان خودشان گفته اند را کتاب عمدة القار شرح صحیح بخاری از آقای بدر الدین عینی متوفی 855 جلد شماره ی 5 چاپ دار الکتب العلمیه بیروت/صحفه ی 408/حکمت ها برای آنکه دست را در نماز بر سینه یا روی ناف بگذاریم چه هست:(اگر حدیث داشتند این همه حکمت نمی ساختند و نقل نمیکردند و اختلاف نداشتند)میگوید بعضی ها دست بر روی سینه میگذارند چون برای خشوع بهتر است و نور ایمان را حفظ میکند (مثلا نور ایمان روی سینه است اینها میگیرند که فرار نکند)و کنایه میزند به بقیه اهل سنت میگوید شما که دست بر ناف میگذارید دارید در واقع به عورت خود اشاره میکنید این را شافعیان که بر سینه میگذارند گفته اند/(اگر روایتی وجود داشته که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دست بسته نماز خواندند,در آن 23 سال چگونه خواندند؟یا امیرالمؤمنین علی علیه السلام داماد ایشان در آن همه سال چطور نماز میخواندند؟چرا نقل نمیکنید؟چرا اینقدر اختلاف است بین خودتان؟دست را بر سینه یا زیر ناف یا بالای ناف و کجا میگذارید؟)نویسنده عصبانی میشود و میگوید اینکه دستت را ببندی و زیرناف بگذاری بیشتر به تعظیم شباحت دارد و از تشبه به اهل کتاب مارا دورتر میکند و برای ستر عورت هم بهتر است و دست بسته نماز خواند برای اینکه شلوار نیوفتد بهتر است.
|
- جزئیات
- چرا اهل تسنن در نماز دستهایشان را می بندند... در روایات صحیحه اهل سنت مسند احمد جلد 5 صحفه 424 آمده است که یکی از صحابه در جمع 10 نفر دیگر از صحابه گفت من ازهمه ی شما بهتر نماز پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را بلد هستم/شروع کرد به نماز خواندن و تمام جزئیات و مستحبات را حتی میگوید اما تکتف و دست بستن را نمیگوید/ با سند صحیح خود آنها میگویند پیغمبر خدا علیه السلام دست بسته نماز نمیخواندند لذا مالک امام مالکیان میگوید دست بسته بودن در نماز مکروه است چون از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت معتبری در این باره نداریم...
|
- جزئیات
- شبه ی مفتی وهابی:يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ/ ای مؤمنین زمانی که به نماز برخواستید صورتهای خود را بشویید و دستهای خود را تا آرنج بشویید و سرِ خود را مسح کنید و پای را بشویید/چرا گفته اند پای خود را بشویید؟چون این (وأرجلکم )واو معطوف از به فَاغْسِلُوا.که فعل امر است پس عطف به مسح کردن نیست شما عربی بلد نیستید/از لحاظ عقلی آیا شستن برای پا مناسب است یا مسح کردن؟قطعا شستن چون لا به لای انگشتان پا عرق است باید تمیز و پاک شود و با کشیدن دست خیس روی پا کف پا و انگشتان تمیز نمیشود و این آیا معنای لیطهرکم است که نهایتا می آید؟و آیا این پاکیزگی است؟پس برای پا شستن لازم است ولی برای مو خداوند نفرموده اغسلو(بشویید)چون مشکل بود.موی سری که آن زمان تا روی کتف بوده است برای سر چون که غبار و گرد مینشیند میگوید امسحوا کافی است. پاسخ حجت الإسلام یزدانی:از زبان یکی از علمای بزرگ اهل سنت نقل شده که هم مفسر است هم محدث است و هم فقیه و هم در صرف و نحو معروف است/کتاب مُحلی/ابن حزم اندلسی متوفی 655 جلد شماره ی 3 چاپ دار ابن حزم در بیروت چاپ اول سال 137 صحفه ی 17 کتاب الطهارهة/به طور صریح بیان میکند که قرآن برای ما مسح را ثابت میکند چون به طور یک جمله ی مستقل گفته امْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ و به طور واضح امر شدیم به مسح سر و پاها/و در هر دو صورت فتح و کسر لام در ارجلکم این معنا صحیح است در هردو صورت عطف به رُئوس میشود اگر بر جر بخوانیم عطف بر لفظ میشود و اگر عطف بر محل بگیریم بر فتح میخوانیم و میگوید غیر از این ممکن نیست زیرا جایز نیست بین معطوف و معطوف علیه یک جمله ی مستقل فاصله شود/از ابن عباس روایتی با سند صحیح نقل شده است که قرآن مسح را برای ما واجب کرده است/وهمینطور گروهی از سَلَف طرفدار مسح هستند :أمیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهما السلام , عبدالله ابن عباس , حسن بصری , عِکرمه , شعبی و جماعتی... و این قول طبری هست و روایاتی در این باره نقل کرده است/شما به ما میگویید عربی بلد نیستیم/آیا میرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهما السلام هم عربی بلد نبودند؟ایشان که خدای فصا حت و کلام هستند از دید علمای شما حتی ایشان نمیتوانند بفهمند ارجلکم عطف به کجا هست و تو میفهمی؟عبدالله ابن عباس طرفدار ما هست میگوید مسح در قرآن آمده است و عده ای دیگر از علمای اهل سنت.اینها همه بلد نبودند؟طبق نظر علمای بزرگ خودتان در قرآن مسح واجب شده نه شستن اما شما قرآن را رها میکنید و طبق نظر خودتان فتوا میدهید/ اما بحث دیگر گفت که بهداشتی تر آن است که پا را بشویید چون پا خیلی عرق میکند پس باید پا را بشوییم/مگر شما فقط پایتان عرق میکند؟جاهای دیگر هم عرق میکند که حتی برای طهارتش شما طرفداراستفاده از کلوخ هستید حتی با وجود آب/مگر فلسفه ی احکام را باید با عقل سنجید؟مگر با وضو گرفتن و صورت شستن همه ی بدن انسان تمیز میشود؟اگر این را میخواهید باید برای هر نماز غسل کنید/میگوید موها بلند بوده نمیشده شست خب الان شما که مو نداری چرا هر دفعه هنگام وضو سرت را نمیشوری؟چون بهداشتی تر این است/احکام و ترتیب آنها با عقل سنجیده نمیشود و نمیتوان این کار را کرد تا فلسفه ی آن را به دست بیاوریم/این خداست که تسخیص میدهد ما چگونه انجام دهیم و با این عقلها و قیاس ها حکم نمیکند
|
- جزئیات
- در برتری و افضلیت حضرت خدیجه سلام الله علیها بر دیگر همسران پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم شکی نیست/مناوی در فیض القدیر(شرح جامع الصغیر) جلد چهارم نکته ی قشنگی را بیان میکند در ذیل حدیث شریف سیده ی زنان اهل بهشت که چهار نفر است مریم , فاطمه , خدیجه , آسیه سلام الله علیهم اجمعین که روایت از عایشه است و صحیحه هم هست/در شرح آن میگوید :این روایت دلالت میکند که حضرت خدیجه سلام الله علیها هم بر عایشه و هم دیگر زنان پیامبر خدا علیه السلام افضل است و قابل توجیه هم نیست و نقل میکند بنابر نظر برخی حضرت مریم از پیامبران بوده است و آلوسی میگوید حتی بنابر این قول حضرت زهرا سلام الله علیها از حضرت مریم افضل است چون پاره ی تن نبی مکرم اسلام است / قرطبی هم در تفسیرش جلد پنجم صحفه ی 127 میگوید ظاهر قران و احادیث اقتضا میکند حضرت مریم افضل است از تمام زنها از حضرت حوا تا آخرین زنی که قیامت برپا شود و بعد میگوید بعد از ایشان حضرت زهرا و حضرت خدیجه و آسیه سلام الله علیهم هستند/از هیچکدام از زنان پیغمبر غیر از خدیجه سلام الله علیها نام نمیبرد/ابن حجر عسقلانی در : الاصابة...میگوید : نبی مکرم اسلام تعریف و تعبیری که بر خدیجه کرده است برای هیچ کس بکار نبرده و چنین مدح و ثنا نگفته است
|
- جزئیات
- (حدیث دزدی و لقب دزدی) خیر شاهی:عُمر جمله ای دارد که با آب طلا به سر در همه جا باید نوشت...آن قومی که ناصح و داعی نیستند هیچ خیر و برکتی در آنها نیست...جامعه ای که کار دعوت و تبلیغ را رها کرده است هیچ خیری در آن نیست... احمد حسینوند:شما خجالت نمیکشید احادیث امیرالمؤمنین علی علیه السلام را به عمر نسبت میدهید؟کتاب غرر الحکم که مانند نهج البلاغه کلمات امیرالمؤمنین علی علیه السلام را در خود جای داده است حدیث شماره ی 121 را ببینید و دقت کنید لا خیر فی قوم لیسوا بناصحین... این حدیث را می دزدد و به عمر میچسباند...شماها خیلی گشته اید ولی از خلفایتان چیزی که حتی با فاصله بعد از حضرت امیر علیه السلام باشد پیدا نکرده اید ولی دیگر حدیث ندزدید...
|
- جزئیات
- هم صحیح است که بگوییم غیر از خدا هیچکس غیب نمیداند هم صحیح است که بگوییم غیر از خدا هم غیب میدانند. همانطور که در خود قرآن گاهی کاری را اثبات میکند گاهی نفی,مثلا قرآن میفرماید:ای پیامبر مسلماً تو هرکسی را که دلت بخواهد نمیتوانی هدایت کنی ولی خداست که هرکس را که بخواهد هدایت میکند در اینجا هدایت کردن را از پیامبر سلب کرده است/اما در آیه ای دیگر میگوید مسلماً تو هدایت میکنی به صرات مستقیم آیا این دو آیه با هم تناقض دارند؟خیر کسی که با قرآن آشنا باشد میفهمد که اینها تناقضی ندارند.زیرا اولا و به ذات بدون خواست خدا پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم هم نمیتواند هدایت کند.با خواست خدا پیامبر علیه السلام برای هدایت آمده است , علم غیب هم همین است.اینها مربوط به این است که انسان اگر در هر موضوعی(هدایت,اظلال,علم غیب و غیره...)اگر تمام آیات آن بحث را با هم ببیند نتیجه ای میگیرد اگر ناقص ببیند مانند وهابیت در این صورت برداشت غلطی میکند یا مغرض است یا از بی سوادی و کم سوادی/در این آیه که اشاره میکنند در سوال .ای پیامبر بگو من برای خودم هم مالک نفع و ضررم نیستم در جای دیگر هم این مطلب بیان میشود.اما در اینجا آیه یک الّا دارد (من نفع و ضرر خودم در اختیارم نیست)إلَّا ما شاءَ اللّه :مگر اینکه خدا بخواهد مالکیت نفع و ضررم را به من میدهد./همانطور که به همه ی ما داده است در آیه ای خداوند میفرمایید به خودتان ضرر نزنید اگر کسی خلافی کرد به خودش ضرر زده است ,در جایی میفرمایید اگر شما در مسیر هدایت ,در جایی دیگر میفرمایید اگر کسی فلان کار را کرد گناه کرد به خودش ظلم کرده است از جمع آیات مشخص میشود خدا به انسان قدرت داده است,قرآن در جایی میفرماید: زنانتان را که طلاق میدهید و مدت عده ی آنان تمام شد یا بخوبی نگه دارید یا به خوبی از آنان جدا شوید و برای ضرر زدن به همسرانتان آنان را نگه ندارید در اینجا برای ضرر نزدن به دیگران اینجور میفرماید در آنجا میگوید پیامبر مالک نفع و ضرر خود نیست معلوم میشود انسان میتواند به خود یا دیگری ضرر برساند چون اگر نمیتوانست نهی کردن قرآن بی مورد بود. و این چند مورد را که عرض کردیم نمی فرمود/در ادامه آیه میفرماید اگر کسی زنی را طلاق دهد و برای آزار او بیاید با او آشتی کند این شخص به خود ظلم کرده و ضرر رسانده است پس انسان میتواند هم به خود ضرر بزند هم به دیگران.پس جمع بین این آیات اینگونه میشود که خدا نخواهد حتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم , مالک نفع و ضرر خود نیست چه رسد به نفع و ضرر دیگران ,اما اگر خدا بخواهد بیشترین نفع را برای مخلوقات پیامبر اسلام علیه السلام داشته است چون با اذن خدا این همه امت را هدایت کرده و مسلمان شده اند/بنابر این علم غیب بدون خواست خدا نه پیغمبر علیه السلام دارد نه هیچ کس از این نظر که بگوییم خدا نخواهد پیامبر و ائمه علم غیب ندارند درست است/اما خدا بخواهد اخبار غیبی را میدهد.حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام که از پیامبر اسلام بالاتر نیست حضرت عیسی میفرمود :من بشما خبر میدهم در خانه هایتان چه میخورید و چه ذخیره کرده اید./ در قرآن بعد از نقل داستان حضرت یوسف علی نبینا و آله و علیه السلام میفرماید:ای پیامبر اینها اخبار غیبی است که ما به تو وحی میکنیم...
|
- جزئیات
- البدایة و النهایة ابن کثیر جلد 4 چاپ قطر در سال 1436 صحفه 177 بحث جنگ اُحُد هست که ابن کثیر نقل میکند وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با مسلمانان به جنگ اُحُد رفتند حدود هزار نفر بودند و مشرکین سه هزار نفر بودند وقتی به آن منطقه رسیدند عبدالله بن اُبَی سیصد نفر از اصحاب پیامبر را ترغیب و جدا کرد و با خود به مدینه برگرداند و آنها در جنگ اُحُد نبودند.آیا خدا از آنها هم راضی است؟یعنی در سال دوم یا سوم هجری در بین اصحاب و لشگر پیامبر علیه السلام سیصد نفر منافق وجود داشتند.همه آنها سابقون الأولون هستند آیا خدا از آنها راضی است....؟
|
- جزئیات
- ابن حجر هیثمی که از مخالفین شیعه است.روایتی در الصواعق المحرقه در شرح حال امام جواد علیه السلام آورده است در جلد 2 صحفه 597 این چنین میگوید:مأمون پرندگان شکاری داشت یک روز یکی از اینها را فرستاد به هوا و قتی برگشت در منقار او ماهی بود,وهنوز آن ماهی زنده بود او از این قضیه تعجب کرد,در مسیر برگشت دید چند کودک در معبر در حال گذر هستند وامام جواد علیه السلام در بین آنها بود , همه فرار کردند غیر از ایشان مأمون جلو آمد و پرسید چه چیزی در دستان من است؟حضرت فرمودند خدای متعال در دریای قدرت خود ماهی های کوچکی خلق کرده است که پرندگان شکاری ملوک آنها را شکار میکنند و بعد میخواهند با آن ماهی ها سلاله پیامبر را امتحان کنند و سوال کنند که چیست؟(یعنی حضرت از غیب خبر دادند و همه چیز را میدانستند و گفتند تو میخواهی من را این چنین امتحان کنی...این فضیلت را ابن هجر در کتابی که بر ضدّ شیعیان تألیف کرده نفل کرده است)مأمون به حضرت عرضه داشت واقعاً شما فرزند امام رضا علیه السلام هستید (چون همین کرامات را از امام رضا علیه السلام دیده بود. و بعد مناظره ای ترتیب میدهد بین حضرت جواد علیه السلام و یحی بن اکثم , که بزرگان دور و بر مأمون پول زیادی به یحی بن اکثم وعده کردند که اگر توانستی امام جواد علیه السلام را منکوب کن در مقابل مأمون تا او اینقدر به ایشان بها ندهد.(البته حرکات مأمون عوام فریبی بود)آمدند پیش خلیفه همه بودند یک زیر اندازی برای امام جواد علیه السلام پهن کردند و یحی بن اکثم مسائلی را پرسید و امام جواد علیه السلام که در آن زمان خردسال بودند تمام سوالات را بطور کامل جواب دادند بعد خلیفه گفت همه را درست جواب دادید حالا اگر تمایل دارید شما از یحی سوال بپرسید, حضرت علیه السلام یک سوال پرسیدند فرمودند :نظر تو راجع به مردی که صبح به زنی نگاه کرد حرام بود, موقعی که آفتاب کمی بالا آمد نگاه کرد حلال شد و بعد از مدتی در ظهر نگاه به آن زن حرام شد برای آن مرد, موقع عصر حلال شد و موقع غروب حرام شد, موقع عشا حلال شد ,نیمه شب حرام شد و هنگام سَحَر حلال شد چیست؟یحی گفت من همچنین فرع فقهی را نمیتوانم پیدا کنم/حضرت جواب دادند که این زن کنیزی بوده که نگاه اجنبیه بر او کرده و حرام بوده , کنیز را خرید بر او حلال شد, آزادش کرد بر او حرام شد,با او ازدواج کرد حلال شد,با او موقع غروب ظهار کرد حرام شد,کفارۀ ظهار داد حلال شد,طلاق رجعی داد حرام شد,رجوع کرد حلال شد. مأمون گفت آنچه که مخفی میکردید همۀ شما فهمیدید که یک کودک از پس عالم بزرگ شما چطور برآمد...
|
- جزئیات
- شخص سنی:در مورد فدک که میگویید فاطمه زهرا سلام الله علیها رفته اند و ادعای فدک کرده اند/خود ابوبکر چقدر از این باغ استفادۀ شخصی کرده است و در اختیار خانواده اش قرار داده؟آن را برای مسلمانان خرج کرده و وقف و برای مستمندان یا جنگها خرج کرده است/ حجت الإسلام یزدانی:ابوبکر این امو.ال را به عنوان مؤلفة القلوب به دیگران میبخشید که به او جذب شوند شخص سنی شما میگویید به عایشه داده کجاست و اگر داده او یک قبر بیشتر از خودش نداشته پس چه شده؟ حجت الإسلام یزدانی:صحیح مسلم باب مساقاة و المزارعه کتاب 22 حدیث اول/از اموال خیبر به عایشه و حفصه داده شده است/مگر خیبر صدقه نبود چرا به آنها دادند؟ شخص سنی: آنها خرج مسلمانان و بیت المال کرده اند حجت الإسلام یزدانی:اگر به حضرت زهرا سلام الله علیها میدادند خرج فقرا نمیکردند؟خرج خودشان میکردند؟با اینکه هبه و هدیه رسول الله علیه السلام بود از ایشان گرفتند/به حضرت زهرا سلام الله علیها یک دانه جو یا گندم یا خرما ندادن و حقش را گرفتند چرا به عایشه و حفصه داده اند؟ در صحیح بخاری چاپ ریاض صفحۀ 1284 کتاب الفرائض باب سوم میگوید عباس عموی پیامبر و حضرت زهرا آمدند سهمشان را از خیبر طلب کردند این جدا از فدک و جاهای دیگر است و سهم حضرت زهرا سلام الله علیها را از خیبر را نداد و گفت اینها همه صدقه است پس چرا به عایشه و حفصه رسید؟از همان خیبر که صدقه بوده است؟مگر صدقه را میتواند کسی تصرف کند؟ اصلا باشد ما ادعا نمیکنیم فدک نه ارث بود نه برای حضرت زهرا سلام الله علیها اصلا صدقه بود.پس چرا به عایشه و حفصه رسید؟اینکه میگویند برای خودشان استفاده نکرده اند دروغ است مستنداتش هست که از این اموال به دیگران رشوه دادن تا دل مردم را به دست بیاورند/فکر میکنید چرا همه از امیرالمؤمنین علی علیه السلام روی برگرداندند؟طلحه و زیبری که هیچی نداشتند آنقدر گرفتند که نمیتوانستند حساب کنند عبدالرحمن بن عوف به حدی پول گیرش آمد که طلاهایش را با تبر میشکستند
|
- جزئیات
- شخص اهل سنت سوال میپرسد که آیا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وصیت نامه داشته اند یا خیر و آیا این وصیت نامه نزد حضرت علی علیه السلام است؟ حجت الإسلام ابوالقاسمی:طبق آیه قرآن خداوند به پیامبر اسلام دستور دادند که همۀ مسلمانان باید وصیت نامه داشته باشند ممکن نیست پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مردم را به کاری دستور بدهد و خودش آنرا انجام ندهد/اهل سنت روایتی داردند که وصیت نامه پیامبر اکرم قرآن بوده است(وصیت نامه عمومی) وصیت نامه وصیّ میخواهد کسی که مأمور به انجام آن وصیت نامه میشود و وصیّ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علی علیه السلام بودند این در کُتب شیعه و سنی آمده است در کتاب نخبة الفکر ابن حجر عثقلانی حضرت علی علیه السلام را وصیّ پیغمبر خاتم میداند در کل صحابه وصیّ لقب یک نفر است و آن حضرت علی علیه السلام است/کتاب مجموعة الرسائل الیمنیه در اثبات وصایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم .کتاب را یک سنی نوشته.محمد بن علی بن محمد الشوکانی/دو بحث مطرح میکند یکی اینکه پیامبر علیه السلام وصیت کرده اند و دوم اینکه وصیتشان(وصیتنامه خاص) به حضرت علی علیه السلام بوده است و اینکه پیامبر علیه السلام به چندین نفر از صحابه فرموده اند که حضرت علی علیه السلام وصیّ ایشان است و در همین کتاب از آنها نقل شده است مانند انس بن مالک , سلمان , بریدة و از خود حضرت علی علیه السلام و دیگران...
|
- جزئیات
- در کتاب اخبار المدینة النبویة آقای ابن شبه نُمیری بصری در جلد 6 بخش اول دار العلیان تصحیح عبد العزیز بن احمد المشیقح روایتی را نقل میکند راجع به فدک و تقسیمی های زمین خیبر از ابن عُمر روایت میکند وقتی عُمَر مسئول تقسیم خیبر شد (در زمان خلافت خودش)مخیّر کرد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را گفت اگر میخواهید زمین و مال فدک را به خود شما بدهم و دست شما باشد هر کاری که میخواهید بکنید یا اینکه من برای شما یک سود مشخصی قرار میدهم و زمین دست من باشد و با آن کار میکنیم/در تصمیم گیری اختلاف کردند هرکدام نظری داشتند یک عده گفتند ما زمین و مال را میخواهیم(آن سرمایه و سودی که از زمین به دست می آمد و متغییر بود را به عنوان ارث میخواستند) یک عده هم گفتند ما پول ثابت میخواهیم و اهل کار نیستیم عائشه و حفصه جزء آن کسانی بودند که زمین و مال را اختیار کردند سند روایت متفق علیه است/اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نسبت به دخترشان این کار را انجام داده باشند داد وهابیون در می آید که چرا پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فدک را به دخترش(سلام الله علیها) داده است/اما الان که خلیفه دوم این کار را نسبت به عایشه و حفصه انجام داده درست است و مشکلی ندارد؟شما میگویید فدک صدقه بوده نباید به شخص خاصی داده میشده است چطور ممکن است عُمَر فدک را تقسیم میکند بعضی قسمتهارا به عایشه و حفصه میدهد؟اما پیغمبری(صلی الله علیه و آله و سلم) که خدای متعال فدک را مِلکِ طلق او کرده است و روایت دارند در ذیل آیه ( وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ/پیامبر به ذی القربی حقشان را بده 26 اسراء ) الحاکم الحسکانی در شواهد التنزیل جلد 1 در ذیل این آیه میگوید:بعد از نزول این آیه پیغمبر صلوات الله علیه و آله المعصومین حضرت زهرا سلام الله علیها را خواستند و فدک را به ایشان عطا فرمودن(هدیه) در پاورقی میگوید روایت در این مطلب از بیست طریق هست.
|
- جزئیات
- کارشناس سنی(كياني):شیعیان میگویند هدف از کفن و دفن شبانه حضرت زهرا سلام الله علیها عدم حضور ابوبکر بوده است در صورتی یک روایت این چنین نقل نکرده/وبیهقی روایتی آورده مؤید این مطلب که نماز بر بدن مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها را ابوبکر خواند/گرچه روایت صحیح تر آن است که مسلم نیشابوری آورده که شخص علی بن ابی طالب علیهما سلام نماز را خواندند در حضور ابوبکر. آقای یزدانی پاسخ میدهند:بحث دفن شبانه حضرت زهرا سلام الله علیها بحث مهمی است خصوصا اینکه طبق منابع معتبر اهل سنت ایشان وصیت کرده است من را شبانه دفن کنید تا آن دو نفر در هنگام نماز و تشییع و دفن من نباشند/قبلا گفته شد حضرت زهرا سلام الله علیها با آنها قهر کرد و تا آخر عمر شریف و کوتاهشان با آنها آشتی نکردند این دو قضیه خیلی پیام دارد... اما اینها مجبور شدند یک سری روایاتی جعل کنند که دروغ محض است/بخش اول که روایت بیهقی را نقل میکن(اهل بیهق توجه کنید)در سنن الکبری بیهقی با تحقیق محمد عبدالقادر عطا در دار الکتب العلمیه بیروت چاپ شده چاپ سوم سال 2003 جلد چهارم صفحه 46 نقل میکند وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها از دنیا رفت امیرالمؤمنین علی علیه السلام او را شبانه دفن کرد و بازوی ابوبکر را گرفت و گفت بیا تو نماز بخوان در اینجا میگویید این روایت با همین سند نقل شده و بیهقی ادامه میدهد که صحیح این است بعد از اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها از دنیا رفتند حضرت علی علیه السلام ایشان را دفن کردند و اصلا خبر نکرد کس دیگری را (ابابکر)پس بیهقی هم شما را تکذیب میکند چون میگوید درست است یک روایت شعبی نقل کرده ولی او آن زمان اصلا بدنیا نیامده بود که بخواهد ببیند و نقل کند و خود بیهقی میگویید این روایت دروغ است و جعلی است و روایت صحیح را میگوید/بحث سندی هم بخواهیم بکنیم اینکه در تهذیب الکمال جلد 27 شرح حال مُجالد که یکی از روات آن روایت مجعول است را فقط ببینیند: بخاری از یحی بن سعد نقل کرده که ضعیف است , عبد الرحمن بن مهدی از او روایت نقل نمیکرده است, احمد بن حمبل میگفت اصلا آدم با ارزشی نیست و تضعیفات در مورد او زیاد است. جواب حرف دوم کارشناس سنی(کیانی)یک روایت در مسلم که از نظر شما تمام آن صحیح است نشان دهید که حرف شما را تایید کند این دروغ محض است/روایتی که در مسلم است همان است که بیهقی نقل کرده و صحیح میداند(که حضرت علی علیه السلام بر بدن زهرای اطهرسلام الله علیها نماز خواندند و اصلا به ابوبکر خبر ندادند)روایت مسلم در کتاب او چاپ ریاض وزارت اوقاف عربستان سعودی روایت شماره 1759 دقیقا همان روایتی است که بیهقی نقل کرده و صحیح دانسته که حتی ابوبکر را خبر نکردند/مرد باش و روایتی که گفتی را پیدا کن و الا عذرخواهی کن و چشم در چشم مردم دروغ نگو
|
- جزئیات
- ابوبکر که به خلافت رسید بعضی صحابه گفتند ما به تو زکات نمیدهیم و تو را به عنوان خلیفه قبول نداریم در منابع شیعه و سنی زیاد است سوال اینجاست که اگر اینقدر صحابه عادل وجود داشته است در جریان حمله به خانه وحی و غصب خلافت حضرت علی علیه السلام اینها کجا بودند؟چرا دفاع نکردند و این دفاع نکردن عدالت اینها را ساقط نمیکند؟ 12 هزار نفری که مطرح کردیم خیلی هایشان قبائلی بودند که اطراف مدینه بودند و موؤمن بودند ولی تا خبر به آنها برسد برای دفاع از امیرالمؤمنین علی علیه السلام دیگه کار از کار گذشته بود/تعدادی در مکه بودند و قدرت چندانی نداشتند اشخاص دیگری که در مدینه بودند و انصار و قبائل روایات زیادی داریم وقتی ابوبکر که به خلافت رسید گفتند ما به تو زکات نمیدهیم و تو را به عنوان خلیفه قبول نداریم در منابع شیعه و سنی زیاد است /کتب اهل سنت:مثلا در کتاب غریب الحدیث خطابی میگوید آن کسانی که به ابوبکر زکات ندادند گفتند ما پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تبعیت میکردیم چرا ابوبکر ادعای مُلک میکند؟ما به پیامبر علیه السلام زکات میدادیم و دعا میفرمودند برای ما برکت ایجاد میشد ابوبکر میتواند چنین کاری بکند؟اگر میتواند ما اورا به عنوان خلیفۀ الهی میشناسیم اگر نمیتواند ما زکات نمیدهیم/جنگ نکردند/امیرالمؤمنین علی علیه السلام و یارانش دست به شمشیر نبردند بلکه خواستند به صورت مسالمت آمیز مسأله را حل کنند کتاب دیگر تفسیر اغرائب القرآن جلد 6 صفحه 163/نظام الدین نیشابوری همین را مطرح میکند. ابن قدامه مقدسی در المغنی جلد 2 صفحه 229 همین را مطرح میکند/ نوبختی در فرق الشیعه جلد یک صفحه 4 میگوید:گروهی از ابوبکر کناره گیری کردند و گفتند ما به او زکات نمیدهیم تا مشخص شود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چه کسی را به عنوان جانشین گذاشته است/ ابن اعصم کوفی در الفتوح مطرح میکند : شخصی از قبیله بنی کنده بود بلند شد و گفت اگر کسی از خاندان پیامبر علیه السلام باشد ما اطاعت میکنیم چون از ایشان شنیدیم که فرمودند خلافت در اهل بیت من است-خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیعت بر گردن ما دارند ولی ابوبکر ندارد. ولی مطلب اینجاست که اینها موقع غصب خلافت دسترسی به مدینه نداشتند و یک پارچه نبودند اما چون دیر متوجه شدند گفتند تنها راه این است که به ابوبکر زکات ندهیم چون خلیفۀ شرعی نیست پس حکومت خود به خود سقوط میکند حق به حق دار میرسد/ولی با غصب فدک و اتفاقاتی که رخ داد غاصبین اموالی تهییه کردند برای جنگ نظامی حتی هنگامی که ابوبکر خاست فدک را برگرداند عُمَر گفت الان که هیچ پولی نداری و عرب با تو در جنگ هستند؟بحث این است که کار صحابی نتیجه نداد و تعدادشان هم در برابر آنها کم بود
|
- جزئیات
- العوالی یا حوائط سبعه(هفت باغ) برای یک یهودی بود به نام مخیریق که مسلمان شده بود/قبل از جنگ احد آمد این باغ ها را به پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم بخشید/و خود او در جنگ احد به شهادت رسید/پیامبر نیز این باغها را بخشیدند به حضرت زهرا سلام الله علیها. دومین موردی که از اموال پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود و به حضرت زهرا سلام الله علیها تعلق گرفت اموال خیبر بود که از دو به پیغمبر صلوات الله علیه و آله المعصومین رسیدن خیبر مهمترین منطقه یهودی نشین حجاز بود که هفت قلعه درون هم بود/مسلمانان و قتی به فرماندهی امیرالؤمنین علی علیه السلام با یهودیان جنگیدن قلعه ها را یک به یک گرفتند که آن قلعه اولی که امیرالمؤمنین علیه السلام درب آن را کندند قلعۀ قموص بود که چهل یا بعضی روایات هفتاد مرد نمیتوانستند آن را تکان دهند 5 تا از این قلعه ها با جنگیدن فتح شد/دو قلعه آخر بدون جنگیدن جزء غنائم شد آیات ابتدائی سوره حشر به صراحت به این قاعده فقهی اشاره داردند و شیعه و سنی قبول دارند و آن این است که اگر مسلمانان در جنگی بدون جنگیدن(شمشیر زدن و قتال)پیروز شوند مثلا آنها خودشان را تسلیم کنند قبل از شروع جنگ در اینجا غنائمی که بدست بیاید فقط برای پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم است این نص صحیح قرآن است/2 قلعه آخر که بدون جنگیدن فتح شد برای پیغمبر شد/قلعه وطیح و قلعه سُلالم این 2 قلعه از طریق فِیء برای پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم شدند آن 5 قلعه دیگر که با جنگ فتح شد به همۀ مسلمانان میرسد اما نکته ای اینجاست (سوره انفال آیه 41)غنائم جنگی که با جنگیدن به دست آمده و بین مسلمانان تقسیم میشود ابتداء باید خمس آن را به رسول خدا علیه السلام بدهند این را تمام سنی ها و وهابیون قبول دارند/از آن 5 قلعه یکی شد برای پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم قلعه کتیبه/پس از آن هفت قلعه سه قلعه برای پیغمبر علیه السلام شد دو قلعه به عنوان فِیء و یک قلعه به عنوان خمس/پیامبر خدا این سه قلعه را هم به حضرت زهرا سلام الله علیها بخشیده بودند
|
- جزئیات
- آیا ابن ابی شیبه استاد بخاری بوده؟اصلا او را نمیشناسد و وجودش را انکار میکند روایتی را نقل میکند که عمر وقتی به در خانه حضرت زهرا رفت گفت یا بیعت میکنید یا خانه را با اهلش آتش میزنم/ با اینکه در بخاری پر است از نقل حدیث از ابن ابی شیبه و خود این مولوی گفته هر سال بخاری را تمام میکنیم/چطور پس استاد بخاری را نمیشناسد؟جالب اینجاست بعد از انکار وجود بعضی روایات در کتابهایشان یا دست بردن در کتابها و حذفیات مطالبی که به ضررشان است اکنون وجود اساتید و ناقلان احادیثشان را انکار میکنند این زرنگی است یا....
|
- جزئیات
- خلیفه اول ابوبکر وقتی خواست از دنیا برود اظهار پشیمانی کرد و گفت کاش به خانۀ فاطمه حمله نکرده بودم/این روایت را طبرانی در معجم کبیر آورده جلد 1 صفحه 62 /سیوطی گفته روایت معتبر است/ضیاء الدین مقدسی هم در الأحادیث المختارة صفحه 88 میگوید روایت حَسن است/ابن ابی شیبه در المصّنَف صحفه 144 روایت را آورده و محقق کتاب گفته صحیح است:عمر به در خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رفته گفته که یا بیایید بیرون و بیعت کنید یا خانه را بر سرتان آتش میزنم. چرا این هتک حرمتها صورت گرفته است؟ شخص به انواع مختلف از پاسخ طفره میرود از جمله بر هم نخوردن وحدت/وقتی شخص سوال کننده میپرسد پس چرا از گرگیج و اهانتش دفاع کردید آیا این وحدت را برهم نمیزند که باعث بر هم خوردن امنیت کشور شده است؟مجددا به انواع مختلف کلمات ضدو نقیض میگوید
|
- جزئیات
- وقتی حق امیرالمؤمنین علی علیه السلام را غصب کرند ایشان سکوت نکردند/و این یکی از دروغهای بزرگ تاریخ است و یکی از ظلمهایی است که در حق ایشان شده است/حضرت علی علیه السلام بارها و به کرّات از حق خودشان دفاع کردند و احتجاج فرمودند/اصحاب و یاران با وفای حضرت نیز از حق غصب شدۀ ایشان دفاع کردند/مانند سلمان و ابوذر و مقداد و بعضی از بنی هاشم/صدیقۀ طاهره سلام الله علیها به شکلهای مختلف از حق حضرت علی علیه السلام دفاع فرموده اند تا 3 ماه بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به کرّات در تاریخ میبینیم که حضرت امیر علیه السلام در جاهای مختلف از حق خودشان دفاع کرده اند/مثلا چندین روایت هست که جماعت مسلمین در مسجد بودند ابوبکر و عُمَر هم بودن امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمدند درِ مسجد و همانجا شروع کردند به سخنرانی کردن و اب بکر را مفتضح کردند و حقانیت خودشان را بیان کردند و مجلس را ترک کردند و رفتند/فردا مجدد حضرت علیه السلام آمدند و همین کار را انجام دادند/روز بعد یکی از اصحاب آمده و اینکار را انجام داده است/چرا این روش و سیاست حضرت امیر علیه السلام را تا حدود 3 ماه بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در دوران ابوبکر در تاریخ میبینیم و بعد خاموش میشود؟یعنی از یک جایی به بعد در تاریخ نمیبینیم حضرت احتجاج کنند حتی حضرت مسجد نیامدند/چرا صدای حضرت علی علیه السلام و بنی هاشم و اصحاب مانند سلمان ,ابوذر, مقداد , عمار و حذیفه و... خاموش شد؟حضرت حقشان را بیان کردن و استدلالهای مُتقَن زیادی آوردند آنها جوابی نداشتند و مفتضح میشدند این کار حضرت باعث شد پایه های خلافت ابوبکر متزلزل شود چون مردم کم کم بیدار میشدند. یک روز حضرت علی علیه السلام غدیر را یادآور میشد مردم یاد بیعتشان در غدیر می افتادند حضرت را تصدیق میکردند. یک روز حضرت علی علیه السلام آیۀ تطهیر را میخواندند و مردم تصدیق میکردند که آیۀ تطهیر در شأن خاندان نبوت نازل شده. روز دیگر یکی دیگر از فضائلشان را بیان میفرمودند/صداهای ضد حکومت در میان مردم زیاد شد/ابوبکر و عمر و یارانش تصمیم به ترور حضرت علی علیه السلام و یارانشان گرفتند/در همان 3 ماه ابتدایی به خلافت رسیدن ابوبکر دستگاه خلافت خیلی از مسلمانان معترض را از سر راه برداشت و بی سرو صدا آنها را کشتند/واقعن خطر جانی حضرت علی علیه السلام وهمسر و فرزندان و یارانشان را تهدید میکرد.که البته آخر کار خود را کردند و حضرت زهرا سلام الله علیها را شهید کردند/ پس بنابر این برای حفظ نسل امامت , حضرت علی علیه السلام از یک جا به بعد سکوت کردند.
|
- جزئیات
- یکی از شبهات وهابیت این است/الآن 1180 سال از عُمرِ امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف میگذرد این چطور ممکن است؟ حدیث در کتِب مختلف هست/فرمودند وقتی امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف که ظهور میکنند مانند شخصی که زیر 40 سال سن دارند هستند این از احادیث صحیح است/و هرکسی که خدمت ایشان رسیده نیز همین را گفته/یعنی زمان در حضرت علیه السلام اثر نمیکند/همانطور که زمان در موی سر و صورت شما اثر میکند و بلند میشود ولی در مژه اثر نمیکند و ثابت است . همانطور که در داستان عُزَیر نبی(یکی از پیامبران بنی اسرائیل) در انجیر و شیر او زمان اثر نکرد صد سال بود مرده بود خداوند زنده اش کرد به او گفتند چند سال است مرده بودی؟گفت حدود نصف روز است گفتند صد سال مرده ای و حالا نگاهی به طعامت بکن که سالم است(در حالی که چهار پای او استخوانهایش پوسیده بود)شیر و انجیر صد سال سالم ماندند/ پس میشود حضرت صاحب عج الله تعالی فرجه الشریف و علیه السلام صد هزار سال عمر کند/ وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ(21 انبیاء) آن حیوان دریایی بزرگ او را قورت داد و خورد و در سه تاریکی فرو رفت/شکم ماهی,ته دریا,شب/40 روز در شکم ماهی بود هرکسی باشد میمیرد مگر میشود زنده بماند؟قرآن میگوید بله-در سوره صافات میفرماید:نه تنها چهل روز او را زنده نگه داشتیم بلکه اگر آن ذکر را نمیگفت تا روز قیامت آن ماهی و یونس را زنده نگه میداشتیم و در دریا می چرخاندیم/امام زمانِ(علیه السلام) ما در دل ماهی که نیست در زمین راه میرود/ امام صادق علیه السلام فرمودند در مجالستان می آید,روی فرشهایتان مینشیند/امام صادق علیه السلام میفرمایند وقتی ظاهر میشوند مردم میگویند ایشان را خیلی دیده بودیم در جاهای مختلف اماکن زیارتی.../ حدیث داریم اگر 40 روز بر مؤمن بگذرد و امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و علیه السلام را نبیند کور میشود/ همینقدر که کور نشده ایم یعنی او را دیده ایم و نشناختیم
|
- جزئیات
- رسانه های معاند وهابی همواره با دروغ و جعل و تزویر میکوشند تا عقیدۀ باطل خود را حقیقت جلوه دهند-در این راستا حتی از نسبت دادن کذب و باطل به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام از جمله حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها کوتاهی نمیکنند-به اقرار مهمترین منابع اهل سنت (صحیح بخاری جلد 5 صحفه 21-حدیث 3714) حضرت زهرا سلام الله علیها پاره تن پیغمبر مکرم اسلام است و آنکه مورد غضب حضرت زهرا سلام الله علیها واقع شود خشم و غضب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را برانگیخته است- چنانچه خداوند در قرآن میفرمایند بی گمان کسانی که خداوند و پیامبر او را آزار میرسانند خداوند آنان را در دنیا و آخرت لعن کرده و برایشان عذابی خفت آور آماده ساخته است(احزاب 57)/بیشک یکی از اسناد حقانیت شیعه وجود مبارک حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها است با این حال خلیفه اول پس از شهادت پیامبر اکرم با غصب حقوق حضرت زهرا سلام الله علیها خود را مغضوب ایشان قرار داد ابن قطیبه دینوری در کتاب تأویل مختلف الحدیث صفحه 427 مینویسد:فاطمه سلام الله علیها از ابوبکر میراث پدرش را طلب کرد ابوبکر نپذیرفت و فاطمه زهرا سلام الله علیها قسم خورد دیگر با ابوبکر سخن نگوید و وصیت کرد شبانه دفن شود تا ابوبکر در دفن وی حاضر نشود/و همچنین بخاری(صحیح البخاری صفحه 1549 حدیث 3998) مینویسد حضرت زهرا سلام الله علیها تا زمان شهادت با ابوبکر سخنی نگفتند-و چون دیده از جهان فروبست همسرش علی بن ابی طالب علیه السلام شبانه او را به خاک سپرد و به ابوبکر خبر نداد/به استناد معتبرترین منابع اهل سنت زمانی که حضرت زهرا سلام الله علیها از خلیفۀ اول و دوم ناراحت شد وصیت کردند بر پیکر ایشان حاضر نشوند چرا که آن حضرت خلیفۀ اول را امام خود نمیدانست/با وجود چنین مستنداتی وهابیون با دروغ پردازی میکوشند تا عدم حضور خلفا برای اقامه نماز بر پیکر حضرت زهرا سلام الله علیها را توجیه کنند و مکرراً در توجیهات خود به تناقض میرسند/یکی از توجیهاتی که به کتاب صحیح مسلم نسبت میدهند این است که حضرت علی علیه السلام در حضور خلفا بر پیکر حضرت زهرا سلام الله علیها نماز خواندند-در حالی که با مراجعه به کتاب صحیح مسلم(جلد 3 صفحه 1380 حدیث 1759) و صحیح بخاری سندی بر حضور ابوبکر وجود ندارد بلکه روایات حاکی از آن است که امیرالمؤمنین علی علیه السلام ابوبکر را از این واقعۀ مهم با خبر نساختند/ عبدالرزاق صنعانی در المُصَنِف جلد 3 صحفه 521 مینویسد:فاطمه سلام الله علیها دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شبانه دفن شد,علی بن ابیطالب علیه السلام با این کار از آنکه ابوبکر بر پیکر حضرت زهرا سلام الله علیها نماز بخواند گریخت زیرا بین آن دو اختلافی بود/ همچنین ابن حجرعسقلانی در کتاب التلخیص الحبیر جلد 2 صحفه 327 مینویسد: به دلیل حدیث صحیحی که از عایشه نقل شده علی بن ابی طالب علیه السلام شبانه فاطمه سلام الله علیه را دفن کرد وبه ابوبکر خبر نداد -ثابت شده است که ابوبکر از درگذشت فاطمه سلام الله علیها خبر دار نشد/بنابر این چنین روایت نا درستی نه تنها بر اساس مبانی و مصادر اهل سنت مردود شمرده میشود بلکه در دستۀ روایات جعلی نیز قرار نمیگیرد حتی یک روایت مجعول شبیه به آن یافت نمیشود آیا این ادعا مصداق بارز دروغ نیست؟آیا خداوند در قرآن نفرمود تنها کسانی دروغ پردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند (نحل 105)
|
