|
|
- جزئیات
- مجموعه: مداحی - حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها)
- الصلاة الصلاة بغض زمینیا شکستو تو آسمون عزا و ماتمه صف میبندن ملائکه پشت سر امام فاطمه قامت میبندم به نمازش، الله اکبر یاد نماز و راز و نیازش، الله اکبر شیرین ترین روزای زندگیمو ازم گرفتن ازم گرفتن خدا شریک خوب بندگیمو ازم گرفتن ازم گرفتن فاطمه دلخوشی زندگیم بود خودت میدونی دیدی چطور تموم دلخوشیمو ازم گرفتن حیدر و این همه غم یا رب ارحم حیدر و این همه غم یا رب ارحم دارم میمیرم از خجالت، الله اکبر از این امت دارم شکایت، الله اکبر اللهم ان هذه امتک وبنته عبدک وبنته امتک آیه های سوره کوثر، زخمی و شکسته و پرپر رو پر بال ملائک، نزلت بک حیدر و این همه غم، یا رب ارحم لا نعلم منها الا خیرا جز خوبی ندیدم من از زهرا رسیده وقت تکبیر آخر، الله اکبر خدا دیگه تمومه کار حیدر، الله اکبر نفسی علی زفراتها محبوسه یا لیتها خرجت مع الزفرات لا خیر بعدک فی الحیاة فَاِنَّما ابکی خافة تطول حیاتی خوشی ز عمر ندیده خدا نگهدارت صنوبری که خمیده خدا نگهدارت قرار بعدی ما کربلا زمان غروب کنار راس بریده خدا نگهدارت حسین ای وای... حسین ای وای...
|
|
- جزئیات
- مجموعه: مداحی - حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها)
- پُر تب و تابه دل بیقرارم اگه تو بری زهرا جان، کسی رو ندارم گل چادر گلدارت تب دستای تب دارت آتیشم زده نفست که خراب میشه مثل شمعی که آب میشه حال من بده نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن چی شد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن تو که پریشونی دلخوشی کدومه برای علی بعد از تو همه چی تمومه شبا ساکت و بیداری ولی معلومه درد داری بین هر نفس پر اشک سکوت تو پر گریه قنوت تو کنج این قفس بیا امشب بذار خودتو جای من چه کنم فاطمه آخه یه حرفی بزن ببین میتوانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان چه کم دارد این زندگانی بمان
|
|
- جزئیات
- مجموعه: مداحی - حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها)
- هر درد مرهمی داره ، درمون با درد آشناست ای وای از دردِ دلتنگی ، دلتنگی دردِ بیدواست مرهمِ دردِ مادرِ ما ، یادِ پدرش رسولِ خداست خدا کنه به حقِ رسول و ، خدایِ ذوالجَلال بازم به خونمون ، برگرده شور و حال به یادِ اون روزا ، بازم اذون بگو بلال تو آسمونِ خونه ، زمونِ اذونه بهارمون خزونه ، دلش غرقِ خونه اذان بگو که بیمارِ ما نیمه جونه چشم و چراغِ خونه برامون بمونه اذان بگو که درمونِ درداش اذونه اذون بگو بلال ، اذون بگو بلال الله أَکْبَر ، الله أَکْبَر أَشْهَدُ أَنْ لا إِلٰهَ إلّا الله ، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلٰهَ إلّا الله أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُوْلُ الله ، أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُوْلُ الله اذان نگو بلال ، مادرِ ما رفت از حال اذان نگو، اذان نگو بلال ، مادرِ ما رفت از حال عالم زیر و رو شد ، مادرِ ما رفت از حال اذون نگو بلال مثلِ محتضر شد ، مریضِ ناخوش احوال اذان نگو بلال اذان نگو بلال، مادرِ ما رفت از حال حاصلمو طوفان برد ، اذان نگو غنچه خُشکید ، گُل پَژمُرد ، اذان نگو خونِ دل خورد ، اذان نگو مادرم مُرد ، اذان نگو شب تا صبح ، این سه ماهه زیرِ لب همش اسمِ باباشو میبرد اذان نگو ، اذان نگو ، اذان نگو خونِ دل خورد، اذان نگو مادرم مُرد ، اذان نگو اذان نگو بلال، مادرِ ما رفت از حال علیهم السلام شاعر: محمد صمیمی
|
- جزئیات
- مجموعه: پاسخ به شبهات, اهل تسنن, وهابیت, سخنرانی - حضرت خدیجه (علیهاالسلام), سخنرانی - حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام)
- ... فَلَمَّا دَخَلَ عَلَی فَاطِمَةَ (علیهاالسّلام) فَقَالَ یَا بُنَیَّةِ اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَفَاءَ عَلَی اَبِیکِ بِفَدَکَ وَ اخْتَصَّهُ بِهَا فَهِیَ لِی خَاصَّةً دُونَ الْمُسْلِمِینَ اَفْعَلُ بِهَا مَا اَشَاءُ وَ اِنَّهُ قَدْ کَانَ لِاُمِّکِ خَدِیجَةَ عَلَی اَبِیکِ مَهْرٌ وَ اِنَّ اَبَاکِ قَدْ جَعَلَهَا لَکِ بِذَلِکِ وَ نَحَلْتُکِهَا تَکُونُ لَکِ وَ لِوُلْدِکِ بَعْدَکِ قَالَ فَدَعَا بِاَدِیمٍ عُکَاظِیٍّ وَ دَعَا عَلِیَّ بْنَ اَبِی طَالِبٍ (علیهالسّلام) فَقَالَ اکْتُبْ لِفَاطِمَةَ بِفَدَکَ نِحْلَةً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وَ شَهِدَ عَلَی ذَلِکَ عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ وَ مَوْلًی لِرَسُولِ اللَّهِ وَ اُمُّ اَیْمَنَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اِنَّ اُمَّ اَیْمَنَ امْرَاَةٌ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ وَ جَاءَ اَهْلُ فَدَکَ اِلَی النَّبِیِّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فَقَاطَعَهُمْ عَلَی اَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِینَ اَلْفَ دِینَارٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ. . «... پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وقتی از غزوه برگشت، نزد حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) رفت و فرمود: دخترم! خدا فدک را به پدرت بخشیده و به او اختصاص داده است. و مسلمانان را در آن سهمی نیست. هر چه میخواهی درباره آن انجام بده. چون من به مادرت خدیجه، مهرش را مقروض بودم. فدک را عوض مهر مادرت به تو میدهم. از آن تو و فرزندانت باشد. بعد پوستی را خواست و خطاب به علی (علیهالسّلام) فرمود: «بنویس: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فدک را به دخترش فاطمه بخشید». علی (علیهالسّلام)، غلام پیامبر و امایمن شاهد این جریان بودند. و پیامبر اکرم در مورد امایمن فرمود: «امایمن اهل بهشت است». اهل فدک آمدند و با حضرت بر بیست و چهار هزار دینار در سال، صلح کردند....» ---------------------- الخرائج والجرائح، ج۱، ص۱۱۳، مؤسسة الامام المهدی (علیهالسّلام) قم، ۱۴۰۹ه.
|
- جزئیات
- مجموعه: مناجات, مداحی - امام حسین (علیه السلام)
- ظلم به سر میرسد ای یار از او خبر میرسد ای یار او میآید، تکیه به دیوار حرم میزند او میآید، قدم به چشمان ترم میزند او میآید او میآید.. مَتی تَرانا وَ نَراک یَاابنَ الحسن روحی فِداک او پناه عالمین است منتقم خون حسین است او میآید ، درد همه خلق دوا میشود او میآید ، قبلهی ما کرببلا میشود او میآید او میآید... أین الحسن أین الحسین ، و أین ابنا الحسین مع امام منصور ، انشا الله بین الحرمین علیهم السلام
|
- جزئیات
- مجموعه: مداحی - حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها)
- اوﻣﺪی ﺳﺎﻳﻪ رو ﺳﺮم ﺷﺪی دﻳﺪی ﺑﻰ ﺑﺎل و ﭘﺮم ، ﭘﺮم ﺷﺪی ﻣﻬﺮﺑﻮنیت ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻓﺮق می کنه ﻣﻬﺮﺑﻮن ﺑﻮدی ﻛﻪ ﻣﺎدرم ﺷﺪی ﻣﻨﻮ ﺻﺪا ﺑﺰن ، ﺑﻪ ﺟﺎی ﮔﺮﻳﻪ هام ﺗﺮﻛﻰ ﺻﺪات ﻛﻨﻢ ، آﻧﺎم آﻧﺎم آﻧﺎم ﻧﻨﻪزهرا زمین ﺧﻮردم ﻧﻨﻪزهرا ﻛﻢ آوردم ننه زهرا اﮔﻪ ﻣﺮدم ، بیا ﻛﻨﺎرم ﺳﺮ ﻣﺰارم ، ﻣﻦ ﺗﻮ رو دارم ﻧﻨﻪزهرا، ﻧﻨﻪزهرا، ﻧﻨﻪزهرا میشه ﻣﻦ رو ﭘﺴﺮم ﺻﺪام ﻛﻨﻰ ﺧﻮﺑﻪ ﻫﺮ ﭼﻰ ﮔﺮه ﻫﺴﺖ ﺗﻮ وا ﻛﻨﻰ ﺑﺎ ﻫﻤﻮن دﺳﺘﻰ ﻛﻪ ﺑﺎﻟﺎ نمیاد میشه واﺳﻪ ﭘﺴﺮت دﻋﺎ ﻛﻨﻰ وﺻﻠﻪ ﭼﺎدرت ، ﻣﻨﻢ ﻣﻨﻢ ﻣﻨﻢ ﻓﺪات ﺟﻮونیمو ،ﺟﻮون ننم ننم ﻧﻨﻪ زﻫﺮا ﻗﺮارم ﺑﺎش ﻫﻤﻪ رﻓﺘﻦ ﻛﻨﺎرم ﺑﺎش ﺧﻮﺷﻰ روزﮔﺎرم ﺑﺎش ، دﻟﻢ ﻏﻤﻴﻨﻪ ﻣﻦ ﻋﻬﺪه دارم ، ام البنینه ﻧﻨﻪزهرا، ﻧﻨﻪزهرا، ﻧﻨﻪزهرا سلام الله علیهم
|
- جزئیات
- مجموعه: پاسخ به شبهات, اهل تسنن, وهابیت, سخنرانی - حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام)
- شبهه ای که از وهابیت به اهل سنت رسوخ کرده و بارها پاسخ داده شده؛ میگویند واژه ی (شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها )از سال71 به بعد وارد تقویم شده است و تاقبل از آن واژه ی (وفات) نوشته میشده است. استاد یزدانی :واژه ی وفات یک واژه ی عام است و مطلق شهادت به سیف یا سم یا مرگ طبیعی را شامل میشود؛ ضمن اینکه در کتب مختلف اهل سنت و شیعه بارها در مورد خلیفه ی دوم و سوم واژه ی وفات به کار رفته است ؛ با اینکه تمام اهل سنت اعتقاد دارند خلفا شهید شده اند، اگر اینجور باشد شما آنها را نیز نباید شهید بدانید پس چرا با وجود استعمال لفظ وفات برای آنها باز به آنها شهید میگویید؟ این مطلب حتی در مورد امیرالمؤمنین علی علیه السلام و امام حسین علیه السلام و حضرت حمزه علیه السلام نیز در بعضی کتب آمده است. --------------- أنساب الأشراف، ج 2، ص 257 / كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج 2، ص 250، ناشر: دار الأضواء بيروت، / المصنف في الأحاديث والآثار، ج 6 ص 371 و ج 7، ص 476، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض/ فضائل الصحابة، ج 2 ص 600، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت،/ سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي، ج 1 ص 426، ناشر: دار الكتب العلمية./تاريخ الطبري، ج 2، ص 536، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت/شرح النووي علي صحيح مسلم، ج 12، ص 205، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت،/سير أعلام النبلاء، ج 5، ص 132، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت،/حاشية ابن القيم علي سنن أبي داود، ج 13، ص 244، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت/ الوافي بالوفيات، ج 16، ص 287، ناشر: دار إحياء التراث - بيروت / البداية والنهاية، ج 7، ص 130، ناشر: مكتبة المعارف - بيروت.
|
|
|
|
- جزئیات
- مجموعه: حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام : فَوَ اللّه ِ ما اَغْضَبْتُها و لااَكْرَهْتُها عَلى اَمْرٍ حَتّى قَبَضَهَا اللّه ُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ اِلَيْهِ و لااَغْضَبَتْنى وَ لاعَصَتْ لى اَمرا وَ لَقَد كُنْتُ اَ نْظُرُ اِلَيْها فَتَنْـكَشِفُ عَنِّى الْهُمومُ وَ الاَحْزانُ؛ به خدا سوگند كه هرگز بر فاطمه عليهاالسلامغضب نكردم و او را به كارى مجبور نساختم، تا آن كه خداوند ـ عزّ و جلّ ـ او را به نزد خويش بُرد و او نيز مرا خشمگين نساخت و هرگز بر خلاف خواست من عمل نكرد و من هرگاه به او نگاه مى كردم، غصّه ها و اندوه هايم برطرف مى شد. كشف الغمّة، ج 1، ص 363.
|
- جزئیات
- مجموعه: مداحی - حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها)
- آه گرفت ، به ما راه گرفت دستش که بالا رفت ، ماه گرفت وقت و بی وقت ، به یادش میفتم که اون روز تو کوچه ، با گریه میگفتم به پرش نزن ، لااقل جلو پسرش نزن بی هوا نزن ، بسه اِنقَدَر بی حیا نزن وای مادرم ، وای مادرم پر شکست ، کبوتر شکست دستش که بالا رفت ، سر شکست اهل عالم نبینید صبورم من اون روز تو کوچه ، شکسته غرورم بمیرم براش ، حوریه تاب کتکو نداشت بمیرم براش ، کاشکی مادرم فدکو نداشت وای مادرم ، وای مادرم از خودم دیگه سیر شدم دستش که بالا رفت پیر شدم بعد کوچه ، نبود ازدحامی نبود حرف بازار ، نه بزم حرامی وا مصیبتا ، شهر شامه شهر بی غیرتا وا مصیبتا ، مثل فاطمه است همه صورتا سلام الله علیهم اجمعین
|
- جزئیات
- مجموعه: مداحی - حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها)
- دیو را با خانه ی انسیّة الحورا چه کار؟ دود را با چشم خورشید جهان آرا چه کار؟ دشمن و بیت و لایت، هیزم و باغ بهشت شعله ی آتش ، تو را با صورت زهرا چه کار؟ تازیانه شرم کن این دست، دست فاطمه است ای فشار در ، تو را با پهلوی زهرا چه کار؟ سلام الله علیها
|
|
- جزئیات
- مجموعه: حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
- عن سدير الصيرفي ، عن أبي عبدالله ، عن آبائه(علیهم السلام) : قال : قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : خلق نور فاطمة (سلام الله علیها) قبل أن يخلق الارض والسماء فقال بعض الناس : يا نبي الله فليست هي إنسية؟ فقال : فاطمة (سلام الله علیها) حوراء إنسية قالوا : يا نبي الله وكيف هي حوراء إنسية؟ قال : خلقها الله عزوجل من نوره قبل أن يخلق آدم إذ كانت الارواح فلما خلق الله عزوجل آدم(علی نبینا و آله و علیه السلام) عرضت على آدم. قيل يا نبي الله وأين كانت فاطمة؟ قال : كانت في حقة تحت ساق العرش ، قالوا : يا نبي الله فما كان طعامها؟ قال : التسبيح والتقديس والتهليل والتحميد ، فلما خلق الله عزوجل آدم وأخرجني من صلبه وأحب الله عزوجل أن يخرجها من صلبي جعلها تفاحة في الجنة وأتاني بها جبرئيل علیه السلام فقال لي : السلام عليك ورحمة الله و بركاته يامحمد! قلت : وعليك السلام ورحمة الله حبيبي جبرئيل ، فقال : يا محمد إن ربك يقرئك السلام قلت : منه السلام وإليه يعود السلام قال : يا محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) إن هذه تفاحة أهداها الله عزوجل إليك من الجنة. فأخذتها وضممتها إلى صدري ، قال : يا محمد يقول الله جل جلاله كلها ففلقتها فرأيت نورا ساطعا وفزعت منه فقال : يا محمد مالك لا تأكل كلها ولا تخف فان ذلك النور للمنصورة في السماء وهي في الارض فاطمة قلت : حبيبي جبرئيل ولم سميت في السماء المنصورة وفي الارض فاطمة؟ قال : سميت في الارض فاطمة (سلام الله علیها)لانها فطمت شيعتها من النار وفطم أعداؤها عن حبها وهي في السماء المنصورة وذلك قول الله عزوجل « ويومئذ يفرح المؤمنون بنصر الله ينصر من يشاء » [الروم : ٤ و ٥] يعني نصر فاطمة (سلام الله علیها)لمحبيها. بيان : لعل هذا التاويل مبني على أن قوله « من بعد » قبل قوله « يومئذ » إشارة إلى القيامة. بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث : ج 43 ص 4
|
|